Feb 10, 2014

پروست چگونه می تواند زندگی شما را دگرگون کند؟

از آنجایی که ضرب آهنگ یک گفتگو فرصتی برای لحظات مرده نمیگذارد، و از آنجایی که حضور دیگران مدام واکنش ما را میطلبد، از حرفهای پوچی که میزنیم، و فرصت از دست رفته چیزهایی را که واقعن میخواهیم بگوییم و نمیگوییم، افسوس میخوریم. در عوض کتاب فرصتی میدهد تا جوهره محتویات پراکنده ذهنمان را بیرون بریزیم. اوج تجلی حیاتی آن را شرح بدهیم. تمرکزی از لحظه های تخیل، که در غیر این صورت ممکن بود در اساس سالها طول بکشد تا بروز کند و در کش و قوس خیره شدن های ابلهانه و طولانی ما از بین برود. 
بنا براین فرضیه، ملاقات نویسنده ای که از کتابهایش لذت میبریم باید ناامید کننده باشد. 
پروست میگوید:
درست است که نویسندگانی وجود دارند که از کتابهایشان جالبترند. لیکن این بدلیل آن است که کتابهایشان کتابهای قابل عرضی نیستند. چرا که چنین ملاقاتی فقط میتواند انسان درون آنها را آشکار کند. که ممکن است درگیر محدودیت زمانی باشد. از آن گذشته گفتگو زمان کمی برای بازنگری گفته هایمان به ما میدهد. که با چیزی که میکوشیم بگوییم و تا زمانی که نگفته ایم نمیدانیم که نمیدانیم، مناسبتی ندارد. حال اینکه نوشتن این فرصت را برای ما ایجاد میکند و اغلب همراه بازنویسی ست که طی آن افکار اولیه ما حتی رشته های باریک و غیردقیق آن درین مدت غنی تر و پر آب و رنگ تر میشود. و در آن صورت ممکن است بر صفحه کاغذ متناسب با منطق و نظم زیبایی شناختی مورد نظر ظاهر بشوند. در مقایسه با پراکندگی که ناشی از مکالمه ست که اگر تصحیحات و اضافه های لازم را بخواهیم به آن اضافه کنیم، ممکن است حوصله هم دل ترین مصاحب را هم سر ببریم. 


Jan 10, 2014

سه شنبه ها با موری

موری با شگفتی تمام به نقل حکایت های مربوط به سالهای دانشگاه ادامه میداد. انگار که من فقط به یک تعطیلات طولانی رفته بودم:
آیا کسی را پیدا کردی که قلبت را با او سهیم شوی؟
آیا داوطلبانه و بدون چشم داشت کاری برای جامعه ت انجام میدهی؟
آیا با خودت در صلح و آرامش بسر میبری؟ 
آیا تلاش میکنی همان انسانی باشی که میتوانی باشی؟
.